به منزل تاريخی گلستان ها -همان خانه ی خيابان دروس- که وارد شدم لحظه ای حس کردم که کاوه گلستان را خوب خوب می شناسم. تمام مدت شعری را که درلحظه ی شنيدن خبر فوت کاوه گلستان شنيدم تکرار می کردم تادوباره از حيات کودکی های کاوه عبور کردم:
دوش چه خورده ای دلا، راست بگو نهان نکن
چون خموشان بی گنه، روی بر آسمان نکن
باده ی خاص خورده ای؟ نقل خلاص خورده ای؟
بوی شراب می زند، خربزه در دهان مکن