چگونه درختان را آب دادهاند
كه جای میوه، تخم كفتر بار میدهد
چگونه خیابانها را جارو كردهاند
كه كسی دیگر در خیابانها پیدا نیست
چگونه به من گفتهاند
چهار شعر دیگر اگر بنویسم
میآیی
و كسیاكنون میگوید
باید برگردم
و ابتدای همین شعرها با تو قراری بگذارم
اما پاك نمیكنم این شعرها را
خلاصه شبی یا روزی میآیی
و بسا
از تخم پرندهای سیمرغی درآید
و حكایت منطقالطیر عطار را بگوید
كه چگونه سی مرغ پریشان به مرغ نمونه بدل شدند
اما ما
یكی بودیم و اینهمه تكثیر می شویم
شمس لنگرودی