مطرب
نت ها را
به سیخ کشید
"دو تا "ر" یک "لا
سهم شبش بود
اجاق را روشن کرد
دید دلتنگ است
یک کلید "سل" هم
افزود
و همسایه را
دعوت کرد
" شرابی و"ر" و "لا" و "سل
ضیافت شاهانه شان
تا پاسی از شب
ادامه داشت
پروانه
نوشته های روزانه، شعر و داستان