به دریا که فکر می کنم
با تو راهی می شوم
کوه را که می بینم
با تو در می نوردم
کتاب شعر "شمس" را که می گشایم
تو را می خوانم
که همچنان با وقار و طناز
هر شعری را
شاه بیت شده ای
راستی
مگر مرد شاعر ما
"شمس لنگرودی" مهربان
که گجشکان بی تاب
از سرهرانگشتش آواز می خوانند
تو را می شناخت
که در وصف ات
کتاب ها نوشته
تا من بخوانم؟
پروانه