ما
که از جنس بلوريم
قلب ها مان
حباب است.
به اشارتی
می شکند.
ما
که در آسمانِ ديگری پرسه می زنيم
بال ها مان کاغذی ست
با نم رگباری
فرو می ريزيم.
ما
که در سرزمين های غريب
زاده می شويم
هرگز به وطن نمی رسيم.
ما
که در کنار هم هستيم
و نمی دانيم.
بی صدا گريه می کنيم
و آرام آرام
در خلوت خود
تمام می شويم.
پروانه
3 فروردين 1389