Sunday, October 17, 2010

شعری از شمس لنگرودی از کتاب صبح آفتابی تان بخير گرگ برفی



کاش غم و غصه هم قیمت داشت
مجّانی است
.همه می‌خورند



کاش روی دهان‌مان
کنتوری نصب می‌شد
و جریمة غصه‌ها را
.به حساب آنان می‌ریختیم



غصه نخوریم مردم
سیاستمدارها هم روزی بزرگ می‌شوند
به مدرسه می‌روند
و دنیا
مثل گل مصنوعی قشنگ می‌شود
.هر چیز مجانی که ارزش خوردن ندارد